همین که میبینی آدمهایی هستن که با همه مهر و عشقشون مراقب تو و محافظ توئن
همین که میبینی دغدغه هات میشه دغدغه ی مشترکشون انگار که عروسی خودشونه
این طوری میشه که به امیدشون خیلی از فکر و خیالا رو رها میکنی
همینطور که ما به امید مامان بابای مهدی خونه و شب عروسی رو
به امید مامان و بابای من وسایل زندگیمونو
به امید خاله فرشته لباس عروس رو
به امید خاله سمیه طراحی داخی خونه رو
به دعای مامانبزرگ و بابا بزرگ و خاله معصومه فکر و خیالها رو
به دلگرمی ها و حرفهای خواهرهای مهدی و برادر و زن داداش من ناراحتیها رو
به امید خدا بی پولی ها رو
کنار میگذاریم و نفس راحت میکشیم
به این میگن خانواده
به این میگن زندگی
: )