آقای نقاش یه روز میاد، دو رو نمیاد!
مامان و خاله سمیه هم رفتن یه مبل گرفتن که من دو دقیقه دوستش دارم یه ربع ازش بدم
میاد!
نمی دونم چه کنم با این همه غم...
انگار روزگار دوست ندارد
یک روز من و تو را
خوشحال و بی ملال ببیند!
آقای نقاش یه روز میاد، دو رو نمیاد!
مامان و خاله سمیه هم رفتن یه مبل گرفتن که من دو دقیقه دوستش دارم یه ربع ازش بدم
میاد!
نمی دونم چه کنم با این همه غم...
انگار روزگار دوست ندارد
یک روز من و تو را
خوشحال و بی ملال ببیند!