این روزها و هفته ها و ماه ها که می گذره و به روز موعود نزدیک میشیم، همزمان با حس خوشایندی که نسبت به نزدیک شدن به عروسی داریم، ناخودآگاه یه حس ترس هم میاد کنارش که مسئولیت های زندگی اینگونه ست و آنگونه ست. باید خیلی بیشتر حواس جمع کرد و... از این دست صحبت های مامان بابا گونه!
اما هر وقت که نگاهش می کنم، یه چیزی توی چشماش هست که نمی ذاره این ترس ها بترسونتم! پس کاش زودتر بگذره...