این‌که هنوز نمی‌دونم خونه‌مون چه شکلی خواهد بود داره عصبی‌م می‌کنه.
دلم می‌خواد زودتر منو با خونم تنها بزارن تا اصلا بفهمم چه شکلیه، پی کارش می‌شه کرد.
این عین نامردیه که من و وسایلم تا بعد از ماه رمضون باید زندانی باشیم و انگار که معجزه است 20 روزه قراره دو طبقه نقاشی و تعمیر بشه و کابینت زده بشه.
عین روز برام روشنه که نمی‌رسیم.
آخرشم باید همه‌چی رو سر هم بندی کنیم و از وسط جمع کنیم فقط!